اسماء صابر ماهانی، وحید یزدی فیض آبادی، سلمان باش زر،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشهای بومی سلامت علیرغم گسترش قابلتوجه هنوز با چالشهایی در حوزه کاربست پژوهش نظیر کمبود شواهد قابلاعتماد، دیر رسیدن شواهد به دست سیاستگذار و یا زبان نامناسب شواهد مواجه هستند، که مرتبط با حوزه تبادل و ترجمان دانش میباشند. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت ترجمان دانش در مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود.
روش پژوهش: مطالعه حاضر در مراکز تحقیقاتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان بهصورت مقطعی در سال ۱۳۹۸ انجام پذیرفت. مراکز بهصورت سرشماری وارد مطالعه شده و از پرسشنامه استاندارد خودارزیابی سازمانهای تولیدکننده دانش که دارای ۵۰ سؤال در ۴ حیطه سؤال پژوهش، تولید دانش، انتقال دانش و ترویج استفاده از شواهد میباشد، استفاده گردید. دادهها پس از جمعآوری و کدگذاری وارد نرمافزار SPSS ۲۵ شده و با استفاده از آمار توصیفی )میانگین، انحراف معیار و فراوانی نسبی( و آزمون ناپارامتری Mann-Whitney U تحلیل شدند.
یافتهها: ۲۰ مرکز تحقیقاتی بالینی و ۶ مرکز تحقیقاتی غیر بالینی در این مطالعه شرکت کردند. تنها ۳/۸۵ درصد از مراکز درمجموع بیشتر از ۸۰ درصد نمره را کسب نمودند. در خصوص سؤال پژوهش، تولید دانش، انتقال دانش و ترویج استفاده از شواهد، انحراف معیار ± میانگین نمرات بهترتیب ۹/۹۳ ± ۳۵/۸۵، ۷/۵۴ ± ۳۱/۵۰، ۱۶/۳۵± ۷۶/۶۵، ۳/۲۷ ± ۹/۳۱ بوده است. در این میان بهترین وضعیت مربوط به تولید دانش بوده که ۷۰ درصد از نمره قابل کسب را به دست آورد. یافتههای آزمون Mann-Whitney U نشان داد میانگین همه حیطهها در ۲ گروه تفاوتی نداشتند.
نتیجهگیری: این مطالعه سطح متوسطی از ترجمان دانش را نشان داد، اما مواردی اعم از ایجاد ساختار کمیته ترجمان دانش، لحاظ کردن فرایند تبادل، ترجمان و انتقال دانش در فرایند تصویب پایاننامههای دانشجویی و طرحهای پژوهشی، بازنگری در سیاستهای پژوهشی و ایجاد سازوکارهای انگیزشی برای ارتقاء محققین از این طریق، میتوانند نقش تسهیلگری مهمی را در جهت رسیدن به سطح مناسب از تبادل و ترجمان دانش ایفا نمایند.